دنیایی شاد، شیطنت‌آمیز و پرماجرا را با خواندن کتاب ماتیلدا و به قلم نویسنده‌ی پرفروش، رولد دال تجربه کنید! دال در این کتاب ما را به دنیای دختربچه‌ی بازیگوشی به نام ماتیلدا می‌برد که توانایی و هوش بی‌نظیری دارد و از این توانایی در جهت تنبیه بزرگترهای بدجنس استفاده می‌کند. ماتیلدا که از رفتار بد و تبعیض‌آمیز پدر و مادرش خسته شده، می‌خواهد به آنان نشان دهد که یک من ماست، چقدر کره دارد! این کتاب جوایز زیادی را به خودش اختصاص داده و جایزه‌ی کتاب کودک ماساچوست یکی از آن‌هاست.

درباره‌ی کتاب ماتیلدا

کتاب «ماتیلدا» (Matilda) که به قلم نویسنده‌ی افسانه‌ای ادبیات کودک و نوجوان، رولد دال، نوشته شده است، در حقیقت داستان هوش سرشار کودکان و بی‌توجهی والدین به این توانایی است. یک قصه‌ی جذاب که هم لذتبخش و سرگرم‌کننده است و هم آموزند.

خانم و آقای ورم وود یک دختر به نام ماتیلدا و یک پسر به اسم مایکل دارند. مایکل کودکی معمولی است و هیچ استعداد خاصی هم ندارد، اما ماتیلدا را می‌توان یک معجزه نامید. او بسیار باهوش است و معلم‌های مدرسه هم این موضوع را تایید می‌کنند. او توانسته در سن چهارسالگی، بدون کمک هیچ‌کسی خواندن و نوشتن را بیاموزد و قبل از آنکه به مدرسه برود، کتاب‌های کسانی همچون چارلز دیکنز و جان اشتاین‌بک را خوانده بود!

اما قصه‌ی این داستان از جایی شروع می‌شود که می‌فهمیم خانم و آقای ورم وود از ماتیلدا خوششان نمی‌آید! زیرا دخترک بسیار باهوش و طرفدار راستی و درستی است. آن‌ها با دخترشان بدرفتاری می‌کنند و دائم به او تذکر می‌دهد که اینقدر حرف نزند. حالا ماتیلدا که از رفتار والدینش دل خوشی ندارد، تصمیم می‌گیرد بدرفتاری‌های آنان را تلافی کنند. او نقشه‌های شیطنت‌آمیزی می‌ریزد که به عقل هیچ‌کسی نمی‌رسد، جز ماتیلدای باهوش!

رولد دال در کتاب ماتلیدا راوی این شیطنت‌هاست که از خواند آن لذت خواهید برد. گفتنی است که پروین علی پور کار ترجمه‌ی این کتاب را برعهده داشته است.

اقتباس‌ سینمایی از کتاب ماتیلدا

در سال 1996، یک فیلم سینمایی تماشایی بر اساس کتاب ماتیلدا ساخته شد. کارگردانی این فیلم کمدی و فانتزی را دنی دویتو بر عهده داشت. فیلم ماتیلدا بعد از نمایش در جشنواره‌های مختلف، جوایز بسیاری را دریافت کرد. جایزه‌ی تماشاگران در جشنواره‌ی فیلم سینه‌کید لاین و جایزه‌ی استاربوی در جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم کودکان اولو برای بهترین کارگردانی از این جمله‌اند.

همچنین دنیس کلی در سال 2010 یک تئاتر موزیکال زیبا را با الهام از این اثر روی صحنه برد. این نمایش توانست جایزه‌ «تونی» را برای بهترین کتاب موزیکال و جایزه‌ی تئاتر دایره‌ی منتقدان در انگلستان را از آن خود کند.

جوایز و افتخارات کتاب ماتیلدا

• جایزه کتاب کودکان خانه قرمز در سال 1989
• برنده جایزه کتاب خوانندگان جوان غرب استرالیا در سال 1989
• جایزه کتاب زنبور عسل برای داستان‌های کودکانه در سال 1991
• جایزه کتاب قلم مو هند در سال 1991
• جایزه کتاب سوزان سیاه چشم مریلند در سال 1992
• جایزه کتاب کودک ماساچوست در سال 1992
• جایزه خوانندگان جوان نوادا برای رده متوسط رد سال ​​1992
• برنده‌ی جایزه‌‌ی کتاب کودک در سال 1999
• جزو فهرست بهترین کتاب‌ها به انتخاب بیگ‌رید در سال 2003
• جزو فهرست برترین کتاب‌های کودکان به انتخاب اسکول لایبرری ژورنال در سال 2012
• نامزد جایزه ادیسه در سال 2014
• برنده جایزه Audie برای کتاب کودکان در سنین 8 تا 12 در سال 2014
• و…

در نکوداشت کتاب ماتیلدا

• ماتیلدا کتابی است که مستقیم در قلب کودکان جای می‌گیرد. (The New York Times Book Review)

کتاب ماتلیدا برای چه کسانی مناسب است؟

این اثر برای همه کودکان 9 تا 12 ساله‌ای که به داستان‌های پرماجرا علاقه‌مندند، انتخاب هوشمندانه‌ای است.

با رولد دال بیشتر آشنا شویم

رولد دال (Roald Dahl) نویسنده‌ی محبوب انگلیسی‌تبار است که در سال 1916 به دنیا آمد. او علاوه بر داستان‌نویسی به کار فیلم‌نامه‌نویسی هم مشغول بود، اما عمده‌ی شهرتش به خاطر نوشتن کتاب‌های ساده، شیرین و خواندنی برای کودکان است. نوشته‌های دال آنقدر پرطرفدارند که تقریبا همه‌ی کودکان را به خودشان جذب می‌کنند. رولد دال پس از مجروحیتش در جنگ جهانی دوم، کار نویسندگی را آغاز کرد و داستان‌هایی نوشت که نه‌تنها کودکان، بله بزرگسالان نیز از خواندن آنان لذت می‌بردند. این نویسنده برنده‌ی جوایز بسیاری همچون جایزه‌ی ویت برد شده است و به عنوان یکی از مولفان پرفروش ادبیات کودکان شناخته می‌شود.

در سال‌های اخیر فیلم‌هایی نیز بر اساس کتاب‌های رولد دال ساخته شده که طرفداران بسیاری دارد. به عنوان مثال فیلم «چارلی و کارخانه‌ی شکلات‌سازی» بر اساس داستانی از رولد دال با همین نام ساخته شده است. آثاری همچون کتاب «انگشت جادویی»، کتاب «گرملین‌ها»، کتاب «جیمز و هلوی غول‌پیکر» و کتاب «آقای روباه شگفت‌انگیز» از مشهورترین نوشته‌های این نویسنده است. رولد دال در سال 1940 از دنیا رفت.

در بخشی از کتاب ماتیلدا می‌خوانیم

زنگ تفریح، خانم هانى یک‌راست به دفتر خانم ترانچبول رفت. به‌شدت هیجان‌زده بود! کمى پیش‌تر با دختر کوچولویى برخورد کرده بود که داراى هوش و استعدادى استثنایى بود؛ یا به‌نظر او این‌طور مى‌آمد. البته هنوز فرصت نکرده بود دقیقاً به میزان هوشش پى بِبرد، با وجود این، آن‌قدر تجربه داشت که بفهمد در چنین مواردى نباید دست روى دست گذاشت. فکر مى‌کرد مسخره است چنان کودکى را در جایى که امکان پیشرفت ندارد، به اَمانِ خدا رها کرد! معمولاً خانم هانى از مدیر مدرسه وحشت داشت و زیاد دور و بَرش آفتابى نمى‌شد. امّا در آن لحظه احساس مى‌کرد آماده است با هر خطرى روبه‌رو شود! درِ دفتر ترسناکش را زد. صداى غُرّشِ بَم و هولناک خانم ترانچبول بلند شد: «بیا تو!» خانم هانى رفت تو.

امروزه بیش‌تر مدیرهاى مدرسه‌ها را با توجه به ویژگى‌هاى مثبت‌شان انتخاب مى‌کنند. آن‌ها شرایط کودکان را درک مى‌کنند، بچه‌ها را از تهِ دل دوست دارند، دلسوز و مهربان هستند، با انصافند و واقعاً به امرِ آموزش علاقه‌مندند. امّا خانم ترانچبول…، دریغ از آن‌که یکى از این ویژگى‌ها را داشته باشد! و خدا مى‌داند چه‌طور خود را در این سِمَت جا زده بود! گذشته از همه‌ى این‌ها، زن بسیار قوى و با ابهّتى بود! ظاهراً زمانى ورزشکار مشهورى بود و حتى حالا هم ماهیچه‌هاى پهلوانانه‌اى داشت! این ماهیچه‌هاى قوى در گردنِ کلفت، شانه‌هاى بزرگ، مچِ دست‌هاى عضلانى و ساق پاهاى قدرتمندش به‌خوبى دیده مى‌شد. هرکس چشمش به خانم ترانچبول مى‌افتاد، احساس مى‌کرد او مثل آب خوردن مى‌تواند میله‌هاى آهنى را خم و دفتر قطور راهنماى تلفن را از وسط نصف کند! متأسفانه در چهره‌اش هم هیچ نشانى از زیبایى یا سرزندگى دیده نمى‌شد. چانه‌اى لجوج و سرسخت، دهانى بى‌رحم و چشمانى ریز و خودپسند داشت.