توضیحات

کتاب مایکل وی 1 (زندانی سلول 25) اثر ریچارد پل اوانز نشر پرتقال:

داستانی فوق‌العاده که شما را از شدت هیجان میخکوب خواهد کرد! کتاب مایکل وی 1: زندانی سلول 25 اثر تحسین شده‌ی ریچارد پل اوانز که از پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز است، داستان 17 نوجوان ابرقهرمان را به تصویر می‌کشد؛ سازمانی مخوف برای سواستفاده از قدرت خاصشان در تعقیب آن‌هاست. این کتاب پرطرفدار برنده‌ی جوایز مختلفی در دنیا شده است.

موضوع کتاب مایکل وی زندانی سلول 25 چیست؟

مایکل نوجوانی چهارده ساله است که از نظر همه سندروم تورت دارد، اما در حقیقت مایکل از قدرت خاصی برخوردار است که او را از بقیه متمایز می‌کند. او این تصور را دارد که تنها خودش استثنایی است، اما زمانی که تیلور را می‌بیند متوجه می‌شود که او هم منحصر به فرد است و توانایی ویژه‌ای دارد. تیلور، مایکل و دوستش استین تلاش می‌کنند تا قدرت خاصشان را کنترل کنند، اما خیلی زود درمی‌یابند که بچه‌های دیگری هم هستند که مثل آن‌ها توانایی‌های مخصوصی دارند. داستان زندانی سلول 25 (The Prisoner of Cell 25) را دنبال کنید تا تجربه‌ی یک ماجراجویی غیرقابل پیش‌بینی و پرهیجان را داشته باشید.

درباره‌ی مجموعه مایکل وی:

مایکل شخصیت اصلی این مجموعه، یکی از 17 نوجوان خاص جهان است که قدرت‌هایی خارق‌العاده دارند. بقیه تصور می‌کنند که مایکل پسری معمولی است که تنها سندروم تورت دارد. این سندروم نوعی بیماری نادر مغزی محسوب می‌شود که فردی که به آن مبتلاست بی‌اختیار کارهایی غیرقابل کنترل انجام می‌دهد، اما این تمام ماجرا نیست. مایکل یک قدرت خاص دارد؛ او یک پسر الکتریکی است که می‌تواند به دیگران شوک الکتریسیته وارد کند. هر کدام از قهرمان‌های دیگر داستان نیز، یک قدرت ویژه دارند که آن‌ها را از بقیه متمایز می‌کند. یکی از آن‌ها می‌تواند ذهن افراد را بخواند، دیگری نور و گرما تولید می‌کند و …

این نوجوانان استثنایی قهرمانان مجموعه پرفروش مایکل وی (Michael Vey) هستند که سازمانی در پی به دام انداختن آن‌ها و سواستفاده از قدرتشان در جهت کارهای شرورانه است. بچه‌ها مسیری خطرناک و پرماجرا را آغاز می‌کنند تا با این سازمان مرموز مبارزه کنند؛ آن‌‌ها در این راه با اتفاقات غیرمنتظره‌ای روبه‌رو شده و ماجراهای هیجان انگیز و پرخطری را تجربه می‌کنند که حدس آن را هم نمی‌توانید بزنید. داستان‌های این مجموعه که پیام امید و عشق دارند، یک ماجراجویی‌ ناب هستند که طرفداران فراوان و پروپاقرصی در کل دنیا دارند. هیجان و جذابیت این کتاب‌ها در حدی است که به سختی بتوان از خواندن آن‌ها دست کشید.

جوایز و افتخارات کتاب مایکل وی زندانی سلول 25:

– برنده‌ی جایزه کتاب خوانندگان جوان ربکا کادیل در سال 2016
– برنده‌ی جایزه Oklahoma Sequoyah در سال 2014
– انتخاب خوانندگان جوان لوئیزیانا در سال 2014
– از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز

نکوداشت‌های کتاب مایکل وی زندانی سلول 25:

– مایکل وی فوق‌العاده‌ست. آن قدر خوب که نمی‌توانستم آن را زمین بگذارم و به نظرم در حد هری پاتر جذاب و خوندنی است. (گلن بک از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز)

– مایکل وی یکی از اصلی‌ترین داستان‌های هیجان انگیزی‌ست که من طی سال‌ها با آن روبرو شده‌ام. به ندرت اتفاق می‌افتد که یک کتاب نوجوان بتواند برای بزرگسالان و والدین نیز به همان اندازه جذاب باشد، اما اوانز آن را به تصویر کشیده است. (وینس فلین، از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز)

– مایکل وی از آن دسته کتاب‌هایی است که بهتر است برای خواندن آن وقت بگذارید زیرا وقتی شروع کنید، دیگر متوقف کردن آن غیر ممکن است. (Newton Book News)

کتاب مایکل وی زندانی سلول 25 مناسب چه کسانی است؟

نوجوانانی که به داستان‌های فانتزی و هیجان انگیز علاقه دارند، بدون شک از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.

ریچارد پل اوانز (Richard Paul Evans) را بیشتر بشناسیم:

وی متولد 1962 و نویسنده‌ای آمریکایی‌ست که زمانی که کتاب جعبه کریسمس را نوشت، هرگز تصور نمی‌کرد به نویسنده‌ای شناخته شده در سطح بین المللی تبدیل شود. داستان آرام او درباره عشق والدین و معنای واقعی کریسمس، تاریخ‌ساز شد. از آن زمان تاکنون، بیش از هشت میلیون نسخه از جعبه کریسمس چاپ شده است. اوانز از آن زمان یازده کتاب پرفروش متوالی در نیویورک تایمز نوشته است. او یکی از معدود نویسندگان تاریخ است که به لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های داستانی و غیر داستانی رسیده است. اوانز چندین جایزه برای کتاب‌های خود از جمله جایزه کتاب مادران آمریکایی، دو جایزه جهانی داستان سرایی و جایزه بهترین رمان سال زنان رومانتیک تایمز را در سال 2005 برنده شده است. کتاب‌های او به بیش از 22 زبان ترجمه شده و در کشورهای مختلف پرفروش بوده‌اند.

در بخشی از کتاب مایکل وی زندانی سلول 25 می‌خوانیم:

از زمانی‌که پنج سال قبل به آیداهو آمده بودیم، دبیرستان مریدیان، چهارمین مدرسه‌ای بود که به آن می‌رفتم. روزِ اول مدرسه مادرم به من گفت: «توی دردسر نیفت و به کسی صدمه نزن.» که مطمئنم برای هر کسی که رازم را نمی‌دانست، مسخره به‌نظر می‌آمد. منظورم این است که من تقریباً از تمام بچه‌های مدرسه، از جمله دخترها، کوتاه‌ترم و تنها دردسری که تابه‌حال خودم سرمنشأ آن بودم، این بوده که کوچک و آسیب‌پذیر هستم.

وقتی کلاس ششم بودم و به دبیرستان چرچیل می‌رفتم، یک دسته از کشتی‌گیرها مرا توی سطل آشغال سالن ناهارخوری گذاشتند و دور سالن چرخاندند. آن روز روز مرغ خامه‌ای با سبزیجات بود و من با برنج و آب‌گوشت زرد و هویج و لوبیا، پوشیده شده بودم. ماجرا پنج دقیقه ادامه پیدا کرد تا این‌که دیگر نتوانستم تحمل کنم و اون‌جوری که مادرم می‌گوید، «رها شدم».

آن‌ زمان خیلی خوب نمی‌توانستم این قدرت را کنترل کنم و یکی از پسرها راهی بیمارستان شد. مسئولین و مدیران مدرسه دیوانه شدند. معلم‌ها از من سؤال کردند و مدیر و پلیس مدرسه مرا کامل گشتند. آن‌ها فکر می‌کردند که تفنگ الکتریکی یا شوکر برقی همراهم دارم. آن‌ها کت و جیب‌های شلوارم را گشتند، حتی درون سطل آشغال را هم گشتند؛ ولی طبیعتاً چیزی پیدا نکردند. تحقیقات آن‌ها با این نتیجه‌گیری که یکی از پسرها سیمِ برق یا چیزی را لمس کرده بود، به پایان رسید. هیچ‌کدام از کشتی‌گیرها برای کاری که کرده بودند تنبیه نشدند و همه‌چیز فراموش شد. چند ماه بعد، من و مادرم دوباره نقل‌مکان کردیم.