توضیحات
کتاب کی چی کجا (نیما یوشیج) اثر حسین تولایی نشر فنی ایران:
کتاب کی چی کجا نیما یوشیج علی نوری (اسفندیاری) ۲۱ آبان ۱۲۷۶ خورشیدی در روستای یوش، از توابع بخش بلده شهرستان نور، بهدنیا آمد.پدرش، ابراهیمخان اِعظامالسلطنه، متعلق به خانوادهای قدیمی در مازندران بود و به کشاورزی و گلهداری مشغول بود.سیروس طاهباز در مورد نام یوشیج میگوید: «تمام دست نوشتههای بازماندهٔ او را ورق به ورق و سطر به سطر خواندهام در هیچکجا ندیدهام که نام او ‘علی اسفندیاری’ آمده باشد».
خاندان اسفندیاری (نور) از خاندانهای معروف ایران و نور استان مازندران در دوره قاجار و پهلوی است که نسب آنها به شاخهای از اسپهبدان موسوم به پادوسبانیان میرسد. پادوسبانیان سلسلهای ساسانی تبار بودند که از حدود سال ۴۰ هجری تا دوران شاه عباس بزرگ بر بخشهایی از طبرستان (بعداً مازندران) حکمرانی میکردند. علی اسفندیاری (نیما یوشیج) و محتشمالسلطنه از مشهورترین اعضای این خاندان هستند. در عصر قاجار و پهلوی، وزراء و نمایندگان مجلس و چهرههای سیاسی و علمی و هنرمندان متعددی از میان افراد این خانواده برخاستند. حتی پس از درگذشت حسن اسفندیاری (محتشم السلطنه) در سال ۱۳۲۳ شمسی که از صاحب منصبان مشهور و وزیر چند وزارتخانه بود، کتابی به عنوان زندگی حسن اسفندیاری به چاپ رسید. نیما یوشیج در آغاز کتاب نسب و تبار خاندانش را شرح میدهد یوشیج در مقاله زندگانی حسن اسفندیاری (محتشم السلطنه) که در آن تاریخچه خاندان اسفندیاری را شرح میدهد، بهطور ضمنیتبار خود را به اسپهبدان پادوسبانیان طبرستان میرساند.
نیما به اصالت و تبار خود افتخار میکند. شهرآگیم از اجداد پدری نیما و از بزرگان مازندران بود. به دلیل همین علاقهمندی به تبارش بود که نام فرزندش را نیز شرآگیم گذاشت. واژه «نیماور» در زبان مازندرانی به معنی کماندار بزرگ است. این نام، به چند تن از اسپهبدان مازندرانی اطلاق میشود. نیما خود در این باره مینویسد: «نیماور یکی از پادشاهان رستمدار که جد من است.» در دوبیتی زیر نیما میگوید که آنچه باعث شهرتش میشود، هنر اوست. هنر نیما هم شاعری است و باعث شد که امروز یکی از نامداران عرصه ادبیات ایران باشد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.